دانش آموز و اقتصاد مقاومتی و سبک زندگی آن ها
بیانات در حرم مطهر رضوی1392/01/01 و دیگر بینات ایشان در مکان های مختلف و با افراد از نظلام جمهوری اسلامی در ادامه مطلب قرار دارد .
هدف فشار اقتصادی دشمن جدا کردن مردم از نظام اسلامی است [1]بیانات در دیدارکارگزاران نظام 1391/05/03 [2]بیانات در دیداردانشجویان 1391/05/16 [3]بیانات در دیداررئیسجمهوری و اعضاى هیئت دولت 1391/06/02 مفهوم سبک زندگی به نسبت رویکردهایی که بدان پرداخته می شود، تعاریف متفاوتی دارد. سبک های زندگی مجموعه ای از طرز تلقی ها، ارزش ها، شیوه های رفتار، حالت ها و سلیقه ها، در هر چیزی، از موسیقی گرفته تا هنر و تلویزیون و سبک دادن به باغچه (گل کاری) و دکوراسیون و فرش کردن خانه و... را در بر می گیرد. سبک زندگی فرد، اجزای رفتار شخصی او نیست، لذا غیر معمول نیستند. اما بیشتر مردم معتقدند که باید سبک زندگی شان را آزادانه انتخاب کنند. سبک و شیوه زندگی جوامع، نوع جهانبینی و فلسفه و فرهنگ حاکم بر آن جامعه را نشان می دهد. سبک زندگی افراد بیانگر دیدگاه، اعتقاد و باور آنان نسبت به مسائل اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی است. مهمترین عوامل حفظ فرهنگ و استمرار سنتها در طول سده های طولانی، سلوک زندگی اعضای جامعه است که به سنن و آداب و رسوم کهن اجتماعی معنا و محتوا می بخشد. سبک زندگی موجب زنده شدن باورها و اعتقادات سنتی و فرهنگ جامعه می شود. سبک زندگی جدید در سایه اسلام سبک زندگی برای توصیف شرایط زندگی انسان استفاده می شود، این که روان شناسی اسلامی چه نقشی می تواند در توصیف سبک زندگی ایده آل و راهنمایی جامعه برای رسیدن به آن ایفا کند موضوعی است که در گفت وگو با حجت الاسلام والمسلمین دکترمسعود آذربایجانی، عضو هیأت علمی گروه روان شناسی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه به آن پرداخته شده که اکنون از نظر شما می گذرد. روان شناسی سلامت با نگرش به منابع اسلامی، روان شناسی اجتماعی با نگرش به منابع اسلامی، مبانی نظری مقیاس های دینی، معرفی مقیاس های دینی، مقیاس سنجش دینداری: تهیه و ساخت آزمون جهت گیری مذهبی با تکیه بر اسلام، درآمدی بر روان شناسی دین و روان شناسی دین از دیدگاه ویلیام جیمز ازجمله مهم ترین آثار اوست. سبک زندگی مجموعهای از شیوههای رفتاری، ارزشها، حالتها و سلیقهها در هر چیزی را در برمیگیرد . سبک زندگی ما نشاندهنده باورها، گرایشات، عادتها، رفتارها و ارزشهای ماست، تا جایی که مقام معظم رهبری در سفر خود به خراسان شمالی در جمع پرشور هزاران نفر از دانشجویان، دانش آموزان و دیگر جوانان، «سبک زندگی» را بخش اساسی و حقیقی پیشرفت و تمدن سازی نوین اسلامی خواندند و با دعوت از نخبگان و صاحبان فکر و اندیشه برای «پرداختن به این مفهوم مهم، آسیب شناسی وضع موجود سبک زندگی در ایران و چاره جویی در این زمینه» تأکید کردند. ایشان تاکید کردند: « ؛ اگر به معنویت و رستگارى معنوى اعتقادى هم نداشته باشیم، براى زندگى راحت، زندگى برخوردار از امنیت روانی و اخلاقى، باز پرداختن به سبک زندگى مهم است. »بنابراین مسئله، مسئلهى اساسى و مهمى است. بحث کنیم دربارهى اینکه در زمینهى سبک زندگى چه باید گفت، چه میتوان گفت. عرض کردیم؛ این سرآغاز و سرفصل یک بحث است». فکر می کنید اگر شما به عنوان یک دانش آموز می خواستید به این سوال پاسخ بدهید، چه نکاتی را بیان می کردید؟ براستی یک دانش آموز ایرانی درباره سبک زندگی مناسب با آموزه های دین مبین اسلام چه می تواند بگوید و سبک زندگی او چگونه باید باشد؟
این را همه می دانیم که کشور عزیز ما، پس از پیروزی انقلاب اسلامی همواره در معرض دشمنی قرار داشته و در برابر دشمنان خود مقاومت کرده است. این مقاومت و ایستادگی در دوران دفاع مقدس به شکل نظامی بود و امروز در دو عرصه ی اقتصاد و فرهنگ، جلوه و نمود بیشتری دارد. مقاومت اسلامی در برابر تحریم های اقتصادی به طور اساسی، استقامت و پایداری در برابر دشمنان در دین و آیین ما نیز جایگاه ویژه ای دارد. به عنوان مثال، خداوند متعال در آیه 30 سوره فُصّلت می فرماید: «به یقین کسانی که گفتند پروردگار ما خداوند یگانه است، سپس استقامت کردند، فرشتگان بر آنان نازل می شوند که نترسید و غمگین مباشید و بشارت باد بر شما آن بهشتی که به شما وعده داده شده است.» از این منظر، مقاومت در راه خدا و نترسیدن از مشکلات و توطئه های دشمنان، رمز موفّقیّت در هر عرصه ای است. این که مقام معظم رهبری(مدظله العالی) حکیمانه و هوشیارانه در این مقطع، چنین بیان و انتظاری از همه ی ما دارند، به این معناست که ما باید در این شرایط که دشمنان همه گونه فشار و تحریمی را علیه ما به کار می گیرند، اقتصادی متناسب با این وضع داشته باشیم که از آن به "اقتصاد مقاومتی" تعبیر می شود. اقتصاد مقاومتی؛ رمز عزّت ملّی در واقع، اقتصاد مقاومتی یک نظام اقتصادی است که هماهنگ با سیاست های کلان کشور و برای مقاومت در برابر اقدامات تخریبی دشمنان شکل می گیرد تا بتوانند در برابر ضربات اقتصادی و به ویژه تحریم ها ایستادگی کند و کشور را بر ریل توسعه و پیشرفت کماکان پیش ببرد. نکته ی بسیار مهمّی که وجود دارد، این است که در این عرصه هر کدام از افراد ملّت ما، چه به عنوان یک ایرانی و چه به عنوان یک مسئول در هر رده و پستی، مسئولیّتی دارد که باید به خوبی از عهده آن برآید. به عبارت دیگر، هیچ کس نباید بگوید که اقتصاد مقاومتی ربطی به من ندارد، زیرا بی توجّهی و کوتاهی دراین باره باعث ضربه خوردن کشور و نظام اسلامی می شود. بی شک، در این میان، دانش آموزان، به عنوان یک جمعیّت حدود هفده میلیون نفری، نقش بسیار مهمّی در شکل گیری اقتصاد مقاومتی و لبّیک به ندای رهبری عزیز انقلاب دارند. در ادامه مطلب به چند نکته ی مهم درباره ی وظیفه و رسالت آنها اشاره می شود. پرهیز از اسراف و لزوم توجه به صرفه جویی یکی از مسائلی که باعث می شود کشور ما در این شرایط بتواند تحریم ها را به خوبی پشت سر بگذارد و در عرصه ی اقتصاد مقاومتی موفّق باشد، توجه به اصل مقابله با اسراف و درست مصرف کردن است که ما آن را "صرفه جویی" می نامیم. دوم شهریور ماه امسال، مقام معظم رهبری(مدظله العالی) در دیدار با رئیس جمهور و اعضای هیئت دولت، بر همین مسأله تأکید کردند و فرمودند: "باید فرهنگ سازی کنید. ما یک ملّت مسلمان ِ علاقه مند به مفاهیم اسلامی هستیم؛ این قدر در اسلام اسراف منع شده و ما متأسّفانه در زندگی مان اهل اسرافیم". بدیهی است که صرفه جویی و مقابله با اسراف به هیچ وجه معنایش مصرف نکردن و سختی کشیدن نیست، بلکه صرفه جویی در یک کلام به این معنا و مفهوم است که از نعمت های خدا درست استفاده کنیم و از مصرف کردن بی رویه به شدّت بپرهیزیم. برای کمک به اقتصاد ملّی درست مصرف کنیم یکی از کارهای خوب دانش آموزان در این راستا، درست مصرف کردن دفتر و کتاب است. این گونه، هم کتاب ها ماندگاری بیشتری دارند و هم این که کاغذ کمتری در کشور مصرف می شود و نیاز نیست کشورِ ما هزینه ی زیادی بگذارد تا کاغذ از خارج کشور وارد کند. صرفه جویی در خوراک و پوشاک و مصرف آب و برق و گاز و استفادهی مناسب و به موقع از لوازم خانگی مانند تلویزیون، کولر، بخاری و یخچال از جمله این راهکارهاست که البته می شود ده ها مورد دیگر را نیز به آن افزود. تولید کالای داخلی؛ محور اقتصاد مقاومتی در شرایطی که کشورهای غربی ما را تحریم کرده اند، ما با مصرف کالای داخلی و نخریدن کالاهای آنها، می توانیم هم به اقتصاد خانوادهی خود کمک کنیم و هم این که تودهنیِ بزرگی به دشمنانمان بزنیم که نمی خواهند ایران و ایرانی را سربلند و مستقل و آباد ببینند. هر دانشآموز اگر بکوشد نوع داخلیِ کالای مورد نیاز خود را بخرد و خانواده و دوستان خود را نیز به این امر تشویق کند، بی شک گام بسیار مهمّی در راستای حمایت از تولید ملی، برداشته است؛ که اتّفاقا شعار امسال هم هست و رهبر فرزانهمان بر آن تأکید خاصّی دارند، فقط کالای ایرانی مهم این است که هریک از ما از خود شروع کنیم؛ برای مثال، شمایی که این مطالب را می خوانید، در قدم اول از خریدن لوازم التحریر و کیف و کفش خارجی به شدّت بپرهیزید و از جنس ایرانی آن استفاده کنید. این راهم بدانیم که با مصرف کالای ایرانی، باعث رونق تولید ملّی شده ایم و به ایجاد شغل برای هم وطنانمان کمک کرده ایم، یعنی در حدّ خود با مشکل بیکاری که امروز بسیاری از خانواده ها را دچار دغدغه و نگرانی کرده، مقابله کرده ایم. این کار هم یک همّت و جهادِ ملّی است و هم ثواب الهی دارد و به طور قطع ما در برابر خداوند متعال اَجر خواهیم داشت. آینده سازانی که اقتصاد مقاومتی را می سازند این که امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری(مدظله العالی) بارها فرموده اند دانش آموزان آینده سازان نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران هستند، بسیار پر معناست، زیرا به راستی همین دانش آموزان هستند که چند سال دیگر پس از تحصیلات خود وارد بازار کار و تلاش و مدیریت کشور می شوند و آیندهی ایران اسلامی را می سازند. خوب درس خواندن قدم اول است حالا که این طور است، خوب درس خواندن و یاد گرفتن مهارت های کاری در کنار تحصیل، یک امر ضروری برای هر دانش آموزی است که می خواهد با علم آموزی و توجه به اخلاق و معنویت، خود را برای خدمت بهتر به کشور آماده کند. نکتهی دیگر این است که به طور اساسی اقتصاد مقاومتی ماهیتی مردمی دارد؛ یعنی مردم در آن نقش تعیین کننده و حیاتی دارند. از این لحاظ لازم است که دانش آموزان با تقویت روحیهی خودباوری، تلاش و جدیت و نیز چاشنیِ خلاقیت، نقش کلیدی خود را در اقتصاد مقاومتی بردارند و بدانند که چشم امید ملّت و رهبر به آن ها دوخته شده است. نقش کلیدی نظام آموزش و پرورش در این باره البته نقش آموزش و پرورش نیز بسیار مهم است، زیرا با ارائهی متونی صحیح و اسلامی به دانش آموزان و ارائهی راهکارهای مناسب تربیت، برای خدمت به کشور و تلاش برای ساختن اقتصاد ملّی و اسلامی به دانش آموزان شوق و انگیزهی لازم را خواهد داد و از سویی، همین فرزندان محصّلِ ایران زمین هستند که با تلاش خود، آیندهی روشن و پر امیدی را برای کشور سرافراز و پهناورمان رقم خواهند زد. به عبارت دیگر، نظام تعلیم و تربیت و آموزشی کشور ما باید کودکان، نوجوانان و جوانان ما را متناسب با شرایط و نیازهای امروز تربیت کند، یعنی از کودکی آنان را خلّاق، جهادگر و سخت کوش بار بیاورد. به طور قطع، چنین فرزندانی با این تعلیم و تربیت، سازندگان اقتصاد اسلامی کشور خواهند شد. إن شاء الله! 1- با ساخت پوشاک سنتی : گیوه بافی – پوستین دوزی - طراحی و دوخت لباس محلی 2- با ساخت صنایع دستی : معرق کاری – حصیر بافی - منبت ریز کاری – ترکه بافی 3- با ساخت صنایع غذایی : تولید و بسته بندی ترشیجات - ماست بندی - تهیه ی آبغوره - شیرینی پزی سنتی - پخت انواع نان - تهیه ی مرباجات 4- و در قسمت خدمات به عنوان مثال فناوری اطلاعات ( تهیه برنامه نرم افزلری ) : آموزش های مجازی ، برنامه نویسی ، خدمات ترجمه ، تایپ با این کار ها می توان کارخانه را به خانهی خود برد . ! شعار ما می توانیم را باور دارم و آن را اساس برنامه ریزی خود قرار می دهم ! تلاش علمی و خوب در سخواندن را وسیله ای برای رسیدن به پیشرفت می دانم قال رسول الله ( ص ) : (( ان الله یحب الشباب المومن المتحرف )) خداوند از جوان اهل حرفه و فن خوشش می آید نحج الفصاحه ح 750 § خود را در سرنوشت اقتصادی کشور دخیل می دانم § برای ایجاد مشاغل کوچک خانگی آموزشی های لازم را فرا می گیرم § اسراف نکردن را به معنای کم مصرف کردن نمی دان ، بلکه آن را به معنای درست استفاده کردن خواهم دانست § من سعی می کنم شیک پوش باشم ولی اهل تجمل گرایی نباشم
وظیفهی همهی ما این است که سعی کنیم کشور را مستحکم، غیر قابل نفوذ، غیر قابل تأثیر از سوی دشمن، حفظ کنیم و نگه داریم؛ این یکی از اقتضائات «اقتصاد مقاومتی» است که ما مطرح کردیم. در اقتصاد مقاومتی، یک رکن اساسی و مهم، مقاوم بودن اقتصاد است. اقتصاد باید مقاوم باشد؛ باید بتواند در مقابل آنچه که ممکن است در معرض توطئهی دشمن قرار بگیرد، مقاومت کند.
ما چند سال پیش «اقتصاد مقاومتى» را مطرح کردیم. همهى کسانى که ناظر مسائل گوناگون بودند، میتوانستند حدس بزنند که هدف دشمن، فشار اقتصادى بر کشور است. معلوم بود وطراحىها نشان میداد که اینها میخواهند بر روى اقتصاد کشور متمرکز شوند. اقتصادکشور ما براى آنها نقطهى مهمى است. هدف دشمن این بود که بر روى اقتصاد متمرکز شود،به رشد ملى لطمه بزند، به اشتغال لطمه بزند، طبعاً رفاه ملى دچار اختلال و خطر شود،مردم دچار مشکل شوند، دلزده بشوند، از نظام اسلامى جدا شوند؛ هدف فشار اقتصادى دشمناین است، و این محسوس بود؛ این را انسان میتوانست مشاهده کند.
من سال 86 در صحن مطهر علىبنموسىالرضا (علیه الصّلاة والسّلام) در سخنرانىِ اول سال گفتم که اینها دارند مسئلهى اقتصاد را پیگیرىمیکنند؛ بعد هم آدم میتواند فرض کند که این شعارهاى سال حلقههائى بود براى ایجادیک منظومهى کامل در زمینهى مسائل اقتصاد؛ یعنى اصلاح الگوى مصرف، مسئلهى جلوگیرىاز اسراف، مسئلهى همت مضاعف و کار مضاعف، مسئلهى جهاد اقتصادى، و امسال تولید ملىو حمایت از کار و سرمایهى ایرانى. ما اینها را به عنوان شعارهاى زودگذر مطرحنکردیم؛ اینها چیزهائى است که میتواند حرکت عمومى کشور را در زمینهى اقتصادساماندهى کند؛ میتواند ما را پیش ببرد. ما باید دنبال این راه باشیم. [1]
ایده اقتصاد مقاومتى را تبیین کنید
اقتصاد مقاومتى فقط جنبهىنفى نیست؛ اینجور نیست که اقتصاد مقاومتى معنایش حصار کشیدن دور خود و فقط انجام یککارهاى تدافعى باشد؛ نه، اقتصاد مقاومتى یعنى آن اقتصادى که به یک ملت امکان میدهدو اجازه میدهد که حتّى در شرائط فشار هم رشد و شکوفائى خودشان را داشته باشند. اینیک فکر است، یک مطالبهى عمومى است. شما دانشجو هستید، استاد هستید، اقتصاددانهستید؛ بسیار خوب، با زبان دانشگاهى، همین ایدهى اقتصاد مقاومتى را تبیین کنید؛حدودش را مشخص کنید؛ یعنى آن اقتصادى که در شرائط فشار، در شرائط تحریم، در شرائطدشمنىها و خصومتهاى شدید میتواند تضمین کنندهى رشد و شکوفائى یک کشور باشد.[2]
از هر طریقی که لازم است مردم را فعال کنید
بخش خصوصى را بایدکمک کرد. اینکه ما «اقتصاد مقاومتى» را مطرح کردیم، خب، خود اقتصاد مقاومتى شرائطىدارد، ارکانى دارد؛ یکى از بخشهایش همین تکیهى به مردم است؛ همین سیاستهاى اصل 44با تأکید و اهتمام و دقت و وسواسِ هرچه بیشتر باید دنبال شود؛ این جزو کارهاى اساسىشماست. در بعضى از موارد، من از خود مسئولین کشور میشنوم که بخش خصوصى به خاطرکمتوانىاش جلو نمىآید. خب، باید فکرى بکنید براى اینکه به بخش خصوصى توانبخشىبشود؛ حالا از طریق بانکهاست، از طریق قوانین لازم و مقرراتِ لازم است؛ از هر طریقىکه لازم است، کارى کنید که بخش خصوصى، بخش مردمى، فعال شود. بالاخره اقتصاد مقاومتىمعنایش این است که ما یک اقتصادى داشته باشیم که هم روند رو به رشد اقتصادى در کشورمحفوظ بماند، هم آسیبپذیرىاش کاهش پیدا کند. یعنى وضع اقتصادى کشور و نظاماقتصادى جورى باشد که در مقابل ترفندهاى دشمنان که همیشگى و به شکلهاى مختلف خواهدبود، کمتر آسیب ببیند و اختلال پیدا کند. یکى از شرائطش، استفاده از همهىظرفیتهاى دولتى و مردمى است؛ هم از فکرها و اندیشهها و راهکارهائى که صاحبنظرانمیدهند، استفاده کنید، هم از سرمایهها استفاده شود.[3]
منابع:
در بیشتر مواقع عناصر یک سبک زندگی به شکلی جمع می شوند و شماری از افراد در یک نوع سبک زندگی اشتراکاتی پیدا می کنند. به عبارت دیگر، گروههای اجتماعی اغلب مالک یک نوع سبک زندگی شده، یک سبک خاص را تشکیل می دهند.
مفهوم سبک زندگی به معنای انطباق دادن یک رهیافت سبک داده شده، در زندگی است. مثلا برای فرد مهم است که مانند فلان خواننده معروف باشد. حتی اگر آن خواننده غذای تایلندی بخورد، دیوار خانه شان را فلان رنگ کند، یا در خانه تفریح کند نه بیرون...
سبکی شدن زندگی با شکل گیری فرهنگ مردم رابطه نزدیک دارد. بنابر این می توان شناخت لازم در مورد فرهنگ یک جامعه را از طریق شناخت سبک زندگی آن جامعه به دست آورد. به این معنی که باید نسبت به اشکال سبک داده شده ی زندگی مردم در آن جامعه، شناخت پیدا کرد.موسیقی عامه، تلویزیون، آگهی ها همه و همه تصور ها و تصویرهایی بالقوه از سبک زندگی فراهم می کنند. اما این تصویرها اجازه می دهد که مردم فکر کنند و تصور کنند، هرچیزی که آنها را ارضا می کند را سازمان داده، بسازند.
سطوح مختلف زندگی
در مطالعه جنبه های مختلف زندگی می توان به سه سطح مختلف و در عین حال مرتبط اشاره کرد، که کاملا با سبک زندگی در ارتباط هستند:سطح ساختاری، سطح موقعیتی و سطح فردی.
1. سطح ساختاری
هر فرد میتواند در سطح ساختاری تفاوتها و تشابهات میان کشورها، جوامع و فرهنگها را، و همچنین تفاوتهایی که در طول زمان و در جوامع مختلف روی داده است، مورد آزمون و مطالعه قرار دهد.این تفاوتها میان ساختارفرهنگها و جوامع،درقالب اشکال زندگی (سبک های زندگی) دسته بندی می شوند و می توانند بازگوکننده اشکال مختلف جامعه و فرهنگ رایج آن باشند.
2. سطح موقعیتی
این سطح به شباهت ها و تفاوت های جوانب مختلف زندگی، در میان طبقه بندی های وسیع تر می پردازد. مانند: طبقات و گروههایی که در ساختار جامعه، موقعیت های متنوع و مختلفی دارند. این دسته بندی که از طریق موقعیت فرد در ساختار اجتماعی خاص تعریف می شود، سبک های زندگی، نامیده می شوند. برای مثال سبک زندگی فردی از طبقه مرفه یک جامعه، با سبک زندگی کارگران همان جامعه تفاوت دارد.
3. سطح فردی
هر فرد سعی دارد تا تفاوتها و تشابهات را میان روش های مختلفی که افراد از طریق آنها با واقعیات روبرو می شوند و زندگی خود را اداره می کنند، درک کند و بداند افراد چگونه شخصیت و هویت خود را رشد می دهند و با دیگر افراد ارتباط برقرار می کنند. ذات و هویت فرد همواره در حال تغییر و تحول است. به همین دلیل سبک زندگی افراد نیز همواره ثابت و یکنواخت نمی ماند.
***
این تمایز میان سطوح کاملا مشابه، تمایزی است که «یورگن هابرماس» در جلد دوم از کتاب «نظریه کنش ارتباطی» مطرح کرده است. هابرماس میان سه جزء ساختاری از زیست جهان یعنی فرهنگ، جامعه و شخصیت تمایز قایل شده است. وی به هرکدام از این اجزا مرحله ی بازتولید را نیز اضافه می کند و معتقد است بازتولید هر یک از این اجزا در نوع سبک زندگی تاثیرگذار است. این سه جزء به ترتیب عبارتند از:
1. بازتولید فرهنگ،
2. بازتولید اجتماعی،
3. اجتماعی کردن.
منبع:
شیوه و روش های زندگی مهمترین بخش از شخصیت و حیات اجتماعی افراد را تشکیل می دهند. سبک زندگی به تمامی اصول و مسائلی که متن و بطن حیات اجتماع و انسان را شکل می دهد، اطلاق
می گردد که از ارزش های دینی و عرفی جامعه الهام می گیرد. شیوه سلوک اسلامی و بومی، مقدمهای برای نیل به پیشرفت و توسعه اسلامی است.
به لحاظ اهمیت سبک و سلوک زندگی، همواره دشمنان هر جامعهای با تغییر نگرشها و سبک زندگی افراد درصدد تسلط بر آن جامعه هستند. در جهان امروزی با وجود تهدیدهای فرهنگی و اعتقادی استکبار جهانی پایبندی به شیوه زندگی اصلی مهم می باشد. نفوذ نوع و شیوه زندگی غربی، مهمترین عامل حفظ نظام سلطه غرب بر کشورهای در حال توسعه محسوب می شود.
یکی از شیوه های نوین استعمار، تهاجم سبک و شیوه زندگی در جوامع اسلامی است تا از طریق تغییر نوع و سلوک زندگی زمینه برای تسلط اقتصادی و سیاسی فراهم گردد. تغییر سبک زندگی معمولاً به صورت نرم و نامحسوس صورت می گیرد. قبل از تغییر سبک زندگی، نگرش و دیدگاه افراد نسبت به مسائل اجتماعی و فرهنگی دگرگون می شود و با تغییر رفتار و جهان بینی فرد زمینه برای تغییر شیوه زندگی فراهم می شود.
مهمترین مسائل در سبک زندگی شامل نوع معیشت و کسب درآمد، فعالیت های اقتصادی و معیشتی، فرهنگ خانوادهمداری، تشکیل خانواد و ازدواج، زندگی با والدین و تشکیل خانواده های هستهای، شیوه ازدواج و پایبندی به آن یعنی تحمل زندگی و عدم طلاق، نوع پوشش و شیوه ظاهری فرد، پیروی از آداب و رسوم محلی، احترام به بزرگترها و ریش سفیدان، نوع شهرسازی و ساختمان سازی، شیوه تفریحات و گذران اوقات فراغت، دکورهای مغازه و مساکن، نمای ساختمان ها و بناها و در نهایت نوع کالاهای مصرفی می شود.
مهمترین بخش سبک زندگی نوع نگرش، احساس، رفتار و باورها و ارزش های فردی و اعتقادی را شامل می گردد. از آنجایی که جامعه ما بر نظام دینی و ارزشی تکیه دارد، می باید سلوک زندگی اجتماعی و فردی بیانگر این اصول و مبانی باشد. آموزهها و تعالیم اسلام، در باب شیوه و سلوک زندگی مسلمانان احکام و قواعد کاملی دارد که رعایت این اصول و قوانین لازم و ضروری است. خانواده مداری و پایبندی به نهاد مقدس خانواده امری است که اسلام آن را مورد تاکید قرار داده است، زیرا خانواده کانونی برای تربیت و تعالیم افراد بوده و می تواند آنها را در کنار هم نگه دارد. متلاشی شدن خانواده در جهان غرب، مفاسد اخلاقی و ارزشی و اجتماعی فراوانی را به دنبال داشته است.دستگیری از همنوعان و محرومان جامعه و ریشهکنی فقر اصل مهمی است که تعالیم دینی خواهان آن است. تا زمانی که در جامعه فقر و محرومیت وجود دارد، نمی توان اهداف و آرمانهای آن جامعه را تحقق بخشید. در جوامع غرب نظام سرمایه داری ثروت و قدرت را در دست معدود افراد اجتماع قرار داده و فقر و تهیدستی را رقم می زند.پوشش اسلامی و داشتن ظاهر دینی از مهمترین شیوه های سبک زندگی است. پایبندی اعضای جامعه به پوشش دینی و بومی مانع نفوذ فرهنگ بیگانه به جامعه می شود. حفظ سبک زندگی اسلامی و پایبندی به آن مهمترین عامل در حفظ فرهنگ و ارزش های اعتقادی قلمداد می شود.
* برای ورود به بحث لازم است قدری در مورد مفهوم سبک زندگی و معنای آن توضیح دهید؟
سبک زندگی (Lifestyle) مفهومی است که توسط روان شناسی به نام آدلر مطرح شد، اما امروزه تحقیقات و مطالعات زیادی روی آن صورت گرفته و همچنین در حال انجام است. مقصود از سبک زندگی این است که زندگی را به درختی که دارای 3 بخش ریشه، تنه و شاخ و برگ است تشبیه می کنند و سبک زندگی در حقیقت محتوایی است که این ریشه، تنه و شاخ و برگ و میوه آن دارد. مجموعه جهت گیری های کلی زندگی و نگرش هایی که وجود دارد مجموعه سبک زندگی هر فردی را تشکیل می دهد.
نکته مهمی که در سبک زندگی وجود دارد، این است که نمی توانیم این مسأله را مورد غفلت قرار دهیم که جهان بینی و نگرش های فرد در سبک زندگی او مؤثر است. باورها و ارزش های فرد نوع سبک زندگی را تشکیل می دهد و درحقیقت در این بحث علم روان شناسی مدعی است که می خواهد سبک زندگی را نشان دهد، ولی بدون کمک مکاتبی که جهتگیری های ارزشی را از آنها اتخاذ می کنیم نمی توانیم سبک زندگی را اتخاذ کنیم. روان شناسی در این جهت به ما خیلی کمک می کند تا بتوانیم تحلیل دقیقی از ابعاد فردی، خانوادگی و اجتماعی زندگی داشته باشیم و ببینیم که اجزای این سبک زندگی و عناصر و مؤلفه هایش چیست و دامنه آن تا کجا ها ادامه دارد؟ ولی جهتگیری های سبک زندگی و سمت و سوی آن را خود روان شناسی به تنهایی نمی تواند تأمین کند یا باید آن را از مکاتب فلسفی بشری أخذ کند یا از مکاتب الهی که در هر صورت نیاز به دلیل مستدلی دارد و به نظر ما پسندیده است که جهتگیری های کلی را در سبک زندگی از مکاتب الهی مانند اسلام أخذ کنیم.
* انسان معاصر خصوصا انسان غربی دارای مشکلات مختلفی است، روان شناسی اسلامی در حل این معضلات چه نقشی می تواند داشته باشد؟
یکی از دلایلی که سبک زندگی را توجیه می کند، همین بحث است که انسان معاصر از مکاتب مختلفی که وجود دارد و بخصوص از ارمغان دوره مدرن که جنگ و ناملایمات بسیاری را برای بشر به ارمغان آورده است دلزدگی پیدا کرده و به این سمت گرایش پیدا کرده که بتواند این سبک زندگی خودش را تغییر دهد و سبک زندگی ای را که بتواند معنای زندگی را برایش تأمین و طراوت و نشاط بیشتری را برایش ایجاد و فضاهای جدیدی را به روی آنها باز کند، فراهم سازد. در حقیقت به این نکته بر می گردیم که روان شناسی به تنهایی و بدون کمک چشم اندازهای الهی نمی تواند این پاسخ را به صورت کافی برای بشر فراهم کند.
مشکلات دوره مدرن و بخصوص رنج های روانی انسان که از درون او را اذیت می کند، معضلاتی که استحکام خانواده را تهدید می کند و مشکلاتی که در راه رفاه و سعادت جامعه احساس می کنیم، این پیام را می دهد که ما باید به دنبال یک سبک زندگی جدید باشیم و امید داریم این نوع سبک زندگی را در روان شناسی اسلامی یعنی روان شناسی ای که مبتنی بر دیدگاه های اسلامی و الهی است، أخذ کنیم.
* در این راه از سنت و تجربه های تاریخی و فرهنگ اسلامی چه استفاده هایی می توانیم داشته باشیم؟
از زندگی پیامبر اکرم(ص) می توان به عنوان نمونه ای کامل نام برد. وقتی که قرآن کریم به ما دستور می دهد و ما را فرا می خواند که پیامبر(ص) برای شما الگوی خوبی است، یعنی قرآن دارد ما را دعوت می کند که سبک زندگی خودمان را از زندگی فردی، زندگی خانوادگی و روابط اجتماعی ایشان بگیریم و این که قرآن بخصوص ایشان را الگوی حسنه می داند یعنی این که اگر از ایشان پیروی کنیم سبک زندگی خوبی برای ما فراهم می شود و در زندگی موفق می شویم. همچنین در زندگی امیرالمؤمنین(ع) هم می توانیم ابعاد خانوادگی و روابط ایشان با همسرشان، فرزندان و تربیت فرزندان و. . . را مورد توجه قرار دهیم. اینها شاخص هایی است که ما از دل آنها می توانیم سبک زندگی را استخراج کنیم. غیر از اینها از زندگی دیگر ائمه(ع)، بزرگان، اولیا و دانشمندان می توانیم نقاط ابهام سبک زندگی را استخراج کنیم و در نهایت با توجه به موقعیت های کنونی که در جامعه و در شرایط قرن بیست و یکم وجود دارد باید اینها را تطبیق دهیم و راه حل های مناسب را برای جوان های امروزی استخراج کنیم.
* چقدر از این مسائل عملیاتی شده و چه تعداد از کار شناسان به این مباحث و روان شناسی اسلامی آگاهی دارند؟
جهتگیری های سبک زندگی و سمت و سوی آن را خود روان شناسی به تنهایی نمی تواند تأمین کند یا باید آن را از مکاتب فلسفی بشری أخذ کند یا از مکاتب الهی که در هر صورت نیاز به دلیل مستدلی دارد و به نظر ما پسندیده است که جهتگیری های کلی را در سبک زندگی از مکاتب الهی مانند اسلام أخذ کنیم.
به نظرم کارهای خوبی در این خصوص انجام شده است، تعداد زیادی از پایان نامه های فوق لیسانس و دکتری در دانشگاه ها و بخصوص در حوزه های علمیه در این باره تدوین شده است. در زمینه روان شناسی اسلامی به جرأت می توان گفت بیش از 50 پژوهش تجربی در موضوعات و مسائل مختلف روان شناسی انجام گرفته است. در همین موضوع سبک زندگی اسلامی بتازگی پایان نامه ای از حجت الاسلام محمد کاویانی داشتیم که در سطح دکتری براساس مبانی اسلامی کار کردند. با توجه به کارهای تجربی خوبی که در این زمینه صورت گرفته می توان گفت در موضوع روان شناسی اسلامی ما قدم های خوبی برداشتیم و امروزه بحث های خام صورت نمی گیرد، بلکه بخشی از راه هموار شده است و در این مسیر قدم های جدی تری را هم باید برداشت.
* اگر بخواهیم به صورت مصداقی و علمی وارد زندگی مردم شویم و به جامعه خودمان نگاه کنیم؛ شما به طور کلی چه مشکلاتی را در سبک زندگی خانواده های ایرانی می بینید؟
اگر بخواهم به صورت علمی به این سوال جواب دهم، نیاز به یک کار میدانی جدی وجود دارد و در حقیقت بدون مطالعه نمی توان به صورت دقیق و جدی این موضوع را پاسخ داد، اما در عین حال براساس حدس و مشاهدات اجمالی در این موضوع باید بگویم مشکلات در زندگی امروزی زیاد است و علت عمده آن هم فاصله با اسلام است که به عنوان یک مکتب رهایی بخش و مکتب سعادت بخش انسان ها احساس می شود، یعنی زندگی فردی و خانوادگی و روابط اجتماعی و بخصوص سبک زندگی در بخش های اخلاقی و معاشرت های اجتماعی ما با شاخص هایی که اسلام دارد فاصله دارد، البته بنده معتقد به یک نوع سیاه نمایی یا همه یا هیچ نیستم، نقاط مثبت زیادی هم در سبک زندگی مردم ما وجود دارد، مثلا در بحث حمایت های اجتماعی و رفتار حمایتی که یکی از شاخص های جامعه اسلامی است جامعه ما نکات مثبت خوبی دارد بخصوص در مواقعی که آحادی از جامعه نیاز به کمک دارند.
در ابعاد عاطفی و معنوی در بخش هایی از جامعه نقاط مثبتی را می بینیم، ولی اگر ما بخواهیم در مجموع برآیند بگیریم فاصله ما با سبک زندگی که به عنوان سبک زندگی اسلامی می توان نام برد زیاد است. به صورت اجمالی در مورد علت آن هم باید گفت که شاخص های سبک زندگی اسلامی را در زندگی خودمان اجرا نکردیم. در این موضوع همه مسوولیت دارند، اما کسانی که مسوولان رسمی نهادهای جامعه هستند مسوولیت بیشتری دارند و باید بیشتر توجه کنند چون مردم دین و سبک زندگی خودشان را بیشتر از آنها اتخاذ می کنند.
* تحقیقاتی که در حوزه روان شناسی اسلامی در پژوهشگاه حوزه و دانشگاه یا مراکز دیگر برگزار می شود قدمی در جهت تولید علوم انسانی اسلامی هم است. باتوجه به کارهایی که انجام شده در جهت تولید علوم انسانی اسلامی موفق بودیم؟
در بخش مبانی حدود بیش از 20 سالی که از این فعالیت ها می گذرد و اکنون هم به طور جدی وارد مباحث شدیم موفقیت هایمان بالا تر از60 تا 70 درصد است و در خیلی از مباحث، مبانی ای در انسان شناسی، هستی شناسی، معرفت شناسی و. . . مشخص شده است. در بخش های فلسفه علوم انسانی ممکن است در همه جا اینها مدون نشده باشد، اما در بعضی قسمت ها مدون شده است. در مجموع می توان گفت موفقیت هایمان بیشتر بوده، ولی در بخش های مساله شناسی و موضوع شناسی راجع به جزئیات گزاره های علوم انسانی موفقیت ها کمتر است و اگر بخواهیم برآوردی داشته باشیم شاید در حد30 درصد باشد البته در بعضی از قسمت ها پیشرفت بیشتری داشتیم. مثلا در بحث های تعلیم و تربیت اسلامی کارهای پژوهشی بیشتری انجام شده است در علومی مانند روان شناسی و اقتصاد مقداری موفقیت داشتیم، ولی در علومی مانند مدیریت و بخصوص علوم اجتماعی موفقیت هایمان خیلی کمتر بوده است.
* در زمینه اجرایی شدن سبک زندگی اسلامی در جامعه ما و جامعه جهانی چه کارهایی باید انجام داد؟
اندیشمندان (روان شناسان و علمای حوزه) باید به این موضوع به صورت جدی بپردازند، یعنی اکنون عرصه مشترکی میان روان شناسی و دین باز شده و جایگاهی هست که ارزش ها و باور ها می تواند خود را نشان دهد و جنبه کاربردی و عملی بسیار جدی وجود دارد که بسیار مبتلا به است. سوال جدی جوانان است که ما چطور زندگی کنیم؟ و زندگی کردن برایشان مهم است. این بحث ضرورت مهمی دارد و باید به آن به صورت جدی بپردازیم.
By Ashoora.ir & Night Skin